روز هفتم، ایران

امروز روز هفتم است. وقتِ آن است که این صفحه را ترک کنید. بعد از هفتم دیگر کسی حوصله‌ی زاری ندارد همه می‌روند و زندگی در جریان است اما در این صفحه مردی تا ابد خون گریه خواهد کرد. مردی که نه در پیِ شهرت بود نه در پیِ دیده شدن. او ادبیات را بوسیده و کنار گذاشته بود تا روزها را با خانواده سپری کند. مردی که می‌نوشت اما منتشر نمی‌کرد. اما این نوشتن دستِ خودش نیست. آرامَش می‌کند. به ویژه اگر تابوت زن و فرزندش را صبح امروز در پزشکیِ قانونی دیده باشد 

روز هفتم است و ناباوری برای رسیدنِ مسافران حتا با تماشای تابوت‌ها هم ادامه دارد. 

۱۵ ژانویه ۲۰۲۰

ارسال برای دیگران

کتاب‌ها